روز و شب نشانه‏اى از قدرت خدا

پدیدآورفرج‌الله فرج‌اللهی

نشریهمکتب اسلام

شماره نشریه3

تاریخ انتشار1388/10/14

منبع مقاله

share 1898 بازدید
روز و شب نشانه‏اى از قدرت خدا

فرج‏اللّه فرج‏اللهى
نشانه‏هاى خدا در قرآن

‏از نشانه‏هاى قدرت و عظمت خداوند قادر و هستى‏بخش، پديده‏هاى آفاقى است كه از جمله آنها مى‏توان به چهار پديده مهم در زندگى بشر، بلكه در همه مخلوقات عالم اشاره كرد كه حركت‏آفرين و نيروبخش و از پرفايده‏ترين و در عين حال محسوس‏ترين پديده‏ها هستند و آنها عبارتند از: شب و روز و آفتاب و ماه كه همه افراد بشر آنها را با چشم خود در طول زندگى هم مى‏بيند و هم حس مى‏كند ولى با كم‏توجّهى يا بى‏توجّهى از كنار آن رد مى‏شود.
همين شب و روز و خورشيد و ماه به ظاهر ساده و عادى (در نظر بشر) كه در پيش چشم ماست، خداوند متعال آنها را از نشانه‏هاى قدرت خود شمرده مى‏فرمايد:
«وَ مِنْ آياتِهِ اللَّيْلُ والنَّهارُ وَ الشَّمْسُ وَ القَمَرُ لا تَسْجُدُوا لِلشَّمْسِ وَ لا لِلْقَمَرِ وَ اسْجُدُوا لِلَّهِ الَّذِى خَلَقَهُنَّ....»(1).
«از نشانه‏هاى او شب و روز و خورشيد و ماه است، براى خورشيد و ماه سجده نكنيد براى خدايى سجده كنيد كه آفريننده آنهاست...».
البته قابل ذكر است كه اين آيه يكى از چهار آيه‏اى است كه براى خواننده و شنونده آنها سجده واجب مى‏شود ولى از نظر علماى شيعه فقط براى آخرين جمله آن سجده واجب است(2).

ارتباط چهار پديده‏

اين چهار پديده گرچه در ظاهر مستقل و جداى از هم هستند، و هركدام اسم خاصى دارند، اما چنان ارتباط تنگاتنگى باهم دارند كه اگر از هم جدا شوند، تمام كهكشانها و كرات مختلف دچار اختلال و از هم پاشيدگى مى‏گردد زيرا قطع نظر از همه ارتباطات، در يك نقطه خيلى مهم و حساس و سرنوشت ساز ارتباط آنها اجتناب‏ناپذير است و آن، نظم بخشيدن به جهان هستى است كه هركدام با عمل كردن به وظيفه خود چرخهاى زندگى را به موقع منظم ساخته و به سير طبيعى خود ادامه مى‏دهند. چرا كه تمام كارهاى خالق هستى كه اين چهارتا جزئى از مخلوقات اوست، براساس نظم و آمار و ارقام آفريده شده‏اند. ما به خاطر اختصار در اين شماره به بخشى از فوايد شب و روز مى‏پردازيم.

تعريف شب و روز

ما عادتاً كلمه روز را هنگامى به كار مى‏بريم كه آفتاب به آن قسمت از زمين كه ما زندگى مى‏كنيم، تابيده باشد و كلمه شب را وقتى بكار مى‏بريم كه هوا تاريك باشد، يا دور از خورشد باشد. ولى در واقع جزئى از روز است(3).
برخى نيز مى‏گويند:
كلمه «شب و روز» دو معنى دارد. هنگامى كه از شماره روزهاى يك سال سخن مى‏گوييم، كلمه «روز» را به معنى 24 ساعت به كار مى‏بريم. ولى هنگامى كه در باره شب و روز سخن مى‏گوييم، مقصود ما از روز زمانى است كه ميان برآمدن و فرو رفتن خورشيد فاصله مى‏شود، يعنى مدتى كه خورشيد در بالاى افق ديده مى‏شود.
چون زمين شكل كروى دارد، در يك زمان خورشيد تنها نيمى از آن را روشن مى‏كند. پيوسته در نيمى از كره زمين روز است و در نيم ديگر شب. چون كره زمين دائماً به دور خود مى‏گردد، هر نقطه از آن پياپى از شب به روز و از روز به شب در مى‏آيد.
در خط استوا طول مدت روز و طول مدت شب هميشه با يكديگر برابر است و هر يك از آنها 12 ساعت طول مى‏كشد. خورشيد در ساعت 6 صبح طلوع مى‏كند و در ساعت 6 عصر غروب مى‏كند.
دو روز از سال -روز اول فروردين و روز اول مهر- در سراسر زمين شب و روز با يكديگر برابر مى‏شود. اگر محور زمين نسبت به مدارش بر گرد خورشيد كج نبود، طول مدت شب و طول مدت روز در همه جاى كره زمين پيوسته با يكديگر برابر مى‏شد.
در مدت شش ماه كجى محور زمين چنان است كه قطب شمال زمين به طرف خورشيد متمايل است. در اين شش ماه، ساعات روز در نيمكره شمالى بيش از ساعات روز در نيمكره جنوبى زمين است. روزها در نيمكره شمالى بلندتر از شبها مى‏شود. در اين مدت در جنوب خط استوا شبها درازتر از روزهاست.
در شش ماه ديگر سال، كجى محور چنان است كه قطب شمال كره زمين دور از خورشيد و قطب جنوب آن متمايل به طرف خورشيد قرار مى‏گيرد. آن وقت مدت روشن ماندن نيمكره جنوبى در روز بيشتر مى‏شود. در اين نيمكره روزها درازتر از شبهاست. در اين مدت بالاى خط استوا شبها درازتر از روزهاست. در همه‏جاى كره زمين در پاييز و زمستان شبها درازتر از روزها و در بهار و تابستان روزها بلندتر از شبهاست.
با آنكه در بهار و تابستان روزها درازتر از شبهاست، همه روزها به يك درازى نيستند. در تهران، مثل همه‏جاى كره زمين، در اولين روز بهار طول روز 12 ساعت است. روزها تا اول تير رفته رفته بلندتر مى‏شود. در اول تير فاصله ميان برآمدن و فرو رفتن خورشيد نزديك 15 ساعت است. از اول تير به بعد روزها رفته رفته كوتاهتر و شبها بلندتر مى‏شود.
هرچه به شمال كره زمين نزديكتر شويم طول بلندترين روز سال بيشتر مى‏شود. در شمال مدار، در «سرزمين خورشيد نيمه‏شب» روزها يا هفته‏ها يا ماهها مى‏گذرد و هرگز آفتاب غروب نمى‏كند. قطب شمال شش ماه روز پيوسته دارد و......(4).
برخى از دانشمندان آمد و شد شب و روز را به شبهاى سپيد و روزهاى تاريك در مناطق مختلف اشاره كرده‏اند و نسبت به عرض جغرافيايى هر منطقه متفاوت ارزيابى كرده و به پنج منطقه تقسيم مى‏كنند(5) كه آنهم يكى از نشانه‏هاى قدرت خالق حكيم اين جهان است كه خالق دانا و حكيم مى‏باشد و نمى‏تواند از يك تصادف كور به وجود آمده باشد.

فوايد شب و روز

براى توجه به اهميت و فوايد شب و روز از نظر قرآن كافى است به آيات مختلف قرآن مجيد مراجعه كنيم كه 42 بار شب و روز باهم و شش بار با خورشيد و ماه (هرچهارتا) تكرار شده‏اند و در هر مورد به بخشى از فوايد فراوان آن اشاره شده است كه به عنوان نمونه به چند بخش اشاره مى‏نماييم:
1. ما شب و روز را دو نشانه از نشانه‏هاى خود قرار داديم. سپس تاريكى شب را محو و روشنى روز را كه روشنى‏بخش است، جايگزين كرديم و از اين كار دو هدف داشتيم:
اول اينكه از فضل پروردگارتان بهره‏مند شويد(6) و شبها به استراحت بپردازيد و روزها به تلاش و كوشش و كار. مى‏دانيم كه انسان در برابر نور و روشنائى تمايل به تلاش و كوشش دارد و تمام سلولهاى بدن آماده فعاليت هستند و به همين دليل خواب در برابر نور، مفيد و آرامبخش نيست چرا كه امروز از نظر علمى مسلم است كه خواب در محيط تاريك آرامبخش‏تر و عميقتر است «..شب را مايه آرامش قرار داد..»(7).
ديگر اينكه عدد سالها و حساب و كتاب كارهاى خود را بدانيد(8).
در حديثى از امام باقرعليه السلام نقل شده است:
«تزوّج باللّيل فانّه جعل الليل سكناً».
«مراسم ازدواج را در شب قرار دهيد زيرا شب مايه آرامش است(9)(همان‏طور كه ازدواج و آميزش صحيح جنسى نيز آرامبخش است)(10).
امام زين‏العابدين‏عليه السلام به خدمتكاران دستور مى‏داد كه هرگز به هنگام شب و قبل از طلوع فجر حيوانات را ذبح نكنيد و مى‏فرمود:
«انّ الله جعل الليل سكناً لكلّ شى‏ء».
«خداوند شب را براى همه چيز مايه آرامش قرار داده است»(11).
2. مهم‏تر از همه فوايد شب و روز نظم بخشيدن به امور مى‏باشد كه مانند چتر روى تمامى فعاليتها و تلاش و كوششهاى بشرى سايه افكنده است چنانكه خداى بزرگ به اين مطلب اشاره مى‏كند و مى‏فرمايد:
«[خداوند] شب و روز را وسيله شمارش سالها و كارها در زندگى شما قرار داد»(12).
همچنين امير مؤمنان‏عليه السلام پس از ضربت خوردن به دست ابن ملجم ملعون، در وصيّت خود به فرزندان برومندش امام حسن و امام حسين‏عليهما السلام مى‏فرمايد:
«...اوصيكما و جميع ولدى‏ و أهلى‏ و مَن بلغه كتابى‏ بتقوى اللّه و نظم أمركم...»(13).
«...من وصيت مى‏كنم شما و همه اولاد و اهل خود و هر كسى كه اين نامه من به او برسد، به تقواى الهى و نظم امور...».
برهان نظم كه يكى از ادله توحيد است، پايه آن را سه مطلب تشكيل مى‏دهد.
1. هر پديده‏اى براى خود علتى دارد و قانون عليت و معلوليت يك قانون عمومى و همگانى است.
2. پديده‏اى كه در آن نظم و تدبير و سنجش و اندازه‏گيرى به كار برود، نمى‏تواند اثر يك تصادف كور و كر باشد.
3. در جهان هستى تا آنجا كه عقل و دانش بشر از روى آن پرده برداشته است، بجز نظم و دقت چيزى وجود ندارد(14).
با توجه به پديده‏هاى مهم مانند شب و روز و پرفايده بودن آنها، آيا تا به حال از آمد و شد شب و روز كه دائماً از يكى كاسته و بر ديگرى افزوده مى‏شود، و همچنين خورشيد و ماه سئوال كرده‏ايم؟ آيا در مورد نظم بخصوص آنها انديشيده‏ايم كه اين آمد و شد و حركت منظم كه ميليونها سال است از حركت حساب شده خود خارج نشده، براى چيست؟ و كيست كه اينهم دقّت در حركت را به آنها بخشيده است؟ شب با آنهمه تاريك و ظلمانى بودنش مايه آرامش و استراحت انسان و روز مايه حركت و جنب و جوش و تلاش و كوشش و آفتاب و ماه منبع انرژى و نور و... است كه اگر حركت هركدام از اينها بيش از اندازه معيّن بود، چه هرج و مرجى ايجاد مى‏شد و زندگى روز مرّه فردى و اجتماعى دچار مشكلات زيادى شده و چرخهاى زندگى از كار مى‏افتاد. چنانكه در برخى از مناطق جهان مانند مناطق قطبى و سيبرى كه شش ماه شب و شش ماه روز است، مشكلات فراوان وجود دارد و يا مانند كره ماه كه شبهايش معادل 15 شبانه‏روز كره زمين و روزهايش به همان اندازه است، به هيچ‏وجه قابل سكونت نيست زيرا اگر شبها طولانى شود همه‏چيز يخ مى‏زند و همچنين اگر روزهاى داغ و سوزان ادامه داشته باشد، همه‏چيز آتش مى‏گيرد و اين چيزى است كه نمونه ساده آن را در روزها و شبهاى تابستان و زمستان كره خودمان در مناطق مختلف شاهد هستيم كه در اثر طولانى بودن روزهاى تابستان و تابش خورشيد، گرما بيشتر از روزهاى زمستان است.
يك بار ديگر يادآورى مى‏نمائيم كه پديده‏هاى به اين عظمت و سرشار از بركت و نظم كه در اختيار بشر گذاشته شده، نمى‏تواند نشأت يافته از يك تصادف باشد، بلكه از اهميت اينها در حيرت فرو رفته و به عظمت آفريننده حكيم و دانا و قادر آنها اعتراف مى‏نمائيم.
دنباله دارد

پى نوشت :

1) فصّلت: 37.
2) مجمع‏البيان، ذيل آيه. البته علماى اهل سنت بعضيها بعد از تمام شدن آيه 37 سوره سوره فصّلت و بعضيها پس از تمام شدن آيه 37 و 38 واجب مى‏دانند.
3) الموسوعة العربية العالمية، حرف «ى»، اليوم.
4) فرهنگنامه، تأليف بَر، موريس پاركر، ترجمه و تنظيم زير نظر رضا اقصى‏، ج‏10، شب و روز.
5) اى. پرلمن، شناخت نجوم، ص 45، تهران 1345، ترجمه مهندس ثروت شرمينى.
6) اسراء 12.
7) و جعل الليل سَكَناً.(انعام: 96).
8) و لتعلموا عدد السنين و الحساب.(سوره اسراء، آيه 12).
9) تفسير صافى، ذيل آيه.
10) تفسير نمونه، ج‏5، ص 360.
11) تفسير صافى، ذيل آيه.
12) اسراء: 12.
13) دشتى، محمد، ترجمه و شرح نهج البلاغه، نامه 47، ص 558.
14) سبحانى(آيت‏اللّه)، جعفر، راه خداشناسى، ص 99 و 100.
«مَنْ نَصَبَ نَفْسَهُ لِلنَّاسِ إِماماً فَعَلَيْهِ أَنْ يَبْدَأَ بِتَعْلِيمِ نَفْسِهِ قَبْلَ تَعْلِيمِ غَيْرِهِ، وَلْيَكُنْ تَأْدِيبُهُ بِسِيْرَتِهِ قَبْلَ تَأْدِيبِهِ بِلِسانِهِ، وَ مُعَلِّمُ نَفْسِهِ وَ مُؤَدَّبُها أَحَقُّ بِالإِجْلالِ مِنْ مُعَلِّمِ النَّاسِ وَ مُؤَدِّبِهِمْ».
(فيض الإسلام، ترجمه و شرح نهج‏البلاغه، حكمت 70، ص 1117).
«هركس خود را پيشواى مردم نمود، بايد پيش از ياد دادن به ديگرى، نخست به تعليم نفس خويش بپردازد. (زيرا اثر سخن كسى كه گفتار و كردارش يكسان باشد، بيشتر است، و مردم در مُخالفت با او نمى‏كوشند) و بايد پيش از ادب كردن و آراستن ديگرى به زبان، به روش(در عمل)؛ خود را ادب و آراسته سازد(مثلاً پيش از آنكه به ديگرى بگويد نماز بخوان تا رستگار شوى، بايد خود نماز بخواند) و آموزنده و ادب كننده نفس خود از آموزنده و ادب كننده مردم به تعظيم و احترام سزاوارتر است(چون پيرو هوا نيست)».

مقالات مشابه

اعجاز علمی قرآن در پدیده ابر

نام نشریهقرآن و علم

نام نویسندهحسین علوی‌مهر, احمدعلی صادقی

اعجاز علمی قرآن در پدیده ابر

نام نشریهقرآن و علم

نام نویسندهحسین علوی‌مهر, احمدعلی صادقی

تگرگ

نام نشریهدائرة المعارف قرآن

نام نویسندهاحمد جمالی

بركت

نام نویسندهمحمد مؤذنی

ایام الله در قرآن

نام نشریهدانشکده علوم انسانی دانشگاه سمنان

نام نویسندهمحمدجواد سعدی

نماد آب در قرآن

نام نشریههنر

نام نویسندهمارتین لینگز, سیدرحیم موسوی‌نیا

آيينه تمام نماي خلقت در قرآن

نام نشریهعقیق

نام نویسندهعذرا طباطبایی

سيماي صبح در آينه قرآن

نام نشریهاندیشه دینی

نام نویسندهغلامرضا رحمدل شرفشادهی

آفرينش آسمانها و زمين نشانه قدرت و عظمت خدا

نام نشریهمکتب اسلام

نام نویسندهفرج‌الله فرج‌اللهی